خاطرات من
**اصل مطلب ** از خدا خواستم عادت های زشتم را ترک دهد خداوند فرمود خودت باید آنهارا رها کنی..... از خدا وند خواستم فرزند معلولم را شفا دهد. فرمود : لازم نیست ، روحش سالم است ، جسم هم که موقتی است . از او خواستم لاقل به من صبر عطا کند فرمود : صبر حاصل سختی و رنج است ، عطا کردنی نیست آموختنی است . گفتم مرا خوشبخت کن فرمود : نعمت از من ، خوشبخت شدن با تو از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نکند فرمود : رنج تو را از دلبستگی به دنیا جدا میکند و به من نزدیکتر میکند از او خواستم روحم را رشد دهد فرمود : نه، خودت باید رشد کنی ، من فقط شاخ و برگ اضافی ات را هرس می کنم تا بارور شوی . از خدا خواستم کاری کند که از زندگی لذت کامل ببرم فرمود : برای این کار به تو زندگی داده ام از خدا خواستم کمکم کند ، همان قدر که او مرا دوست دارد من دیگران را دوست بدارم . خدافرمود : آری ، بلاخره اصل مطلب دستگیرت شد .
Design By : Pichak |